ها ها ها ها:)

ها ها ها ها:)

لره توي مراسم حج انقدر محكم به شيطون سنگ ميزد كه شيطون توي بلندگو میگه: قدمعلي حسنوند از لرستان، يواش تر وحشي!

 
لره میره پیش خدا میگه: چرا منو آفریدی؟
خدا میزنه تو سر جبرییل میگه: مگه نگفتم اگه خاک اضافه اومد مسخره بازی در نیار!
 

قيامت ميشه، خدا ميگه: اماما و پيغمبرا برن بهشت بقيه برن جهنم.
تركه ميره تو صف اماما ميگه: منم امامم!
فرشته ها ميبرنش پيش خدا ميگن: اين ميگه من امامم.
خدا ميگه: اونو ولش كنيد بياين اين لره رو بگيرين، اومده ميگه از جاي من پاشو!
 
 
مناجات يك لر با خدا: خدايا سي مو ماشين كه نيخري، پيل هم كه نيدي، زينه جيگول هم نيرسوني، مو ديه بنده تو نيسم، يه فكري سي خوت بكن!
 
 
تركه مداح بوده، بهش ميگن: برو محله ي سني ها مداحي كن ولي از يزيد و معاويه و عمر و عثمان حرفي نزن.
ميگه: پس برم چي بگم؟ بگم اما حسين با موتور تصادف كرده!
 
 
فقط یک اصفهانی می تونه یک جمله با 20 فعل بسازد:
داشتم می رفتم برم، دیدم گرفت نشست، گفتم بذار بپرسم بیبینم میاد نیمیاد، دیدم میگد نیمیخوام بیام بذار برم بیگیرم بخوابم!
 
 
پيرزنه تو اوتوبوس هي مي گفته: ني ناي نا ناي ني ناي ناي
همه هم دست ميزدن براش. بعد يهو دست مي کنه تو کيفش دندوناشو در مياره ميگه: نياوران نيگه دار!
 
 
وقتي خانومي به شما گفت: “چي؟”، به اين معنا نيست که گفته شما را نشنيده بلکه او در واقع به شما فرصت داده که گفته خود را تغيير دهيد!
 

یه دونه از این سوسک ریزا هست، هر شب ساعت 12 که میشه میاد رو میز و کمد من راه میره، هی وای میسته نگام میکنه باز راه میره. منتظرم یه شب روی اون غرور مسخرش پا بزاره و بگه که عاشقم شده!
 
 
تو جاده شمال بودم، یه دفعه یه گاو پرید وسط جاده! منم محکم زدم رو ترمز و خیلی عصبی شروع کردم بوق زدن که بره، دیدم نه همینجوری وایساده وسط جاده داره چپ چپ نگام میکنه، یه جوری نگام می کرد انگار منتظر بود پیاده شم روشو ببوسم ازش عذرخواهی کنم!
بعد از یه دقیقه دیدم دیگه خیلی بد داره نگا میکنه، اومدم پیاده شم دیدم گاوه یه نگا به من کرد یه نگا به تابلوی محل عبور حیوانات اونور جاده، بعد با افسوس سرشو انداخت پایینو رفت!
این حرکتش از فحش خوار و مادر بدتر بود، فقط مونده بود قبل رفتن یکم نصیحتم کنه!
 
 
آلارم موبایلمو گذشته بودم رو ۰۶:۲۰ ، صبح که زنگ زد گوشیمو سرو ته گرفتم گفتم: خدایا ساعت ۰۲:۹۰ دیگه چه زمانیه؟
 
 
سرعت اینترنت انقدر پایینه که اگه الان شخصاً پیاده برم از رییس گوگل سوال کنم، زودتر به نتیجه میرسم؛ تا بخوام سرچ کنم!
زنگ زدم پشتیبانی میگم: چرا سرعت اینترنتم کم شده؟
میگه: چون کندی سرعت دارین!
خیالم راحت شد، پس دلیلش اینه! البته خودمم شک کرده بودم!
 
 
پارسال سال همت مضاعف بود، همش تعطيل بود!
امسال سال جهاد اقتصادي بود، همش اختلاس بود!
حداقل سال ديگه رو بذارن عفت و حجاب يه حالی كنيم!
 
 
بابام حسرت زمان باباش را می خورد، منم حسرت زمان بابام رو می خورم، اما اگه پسر من بخواد حسرت زمان منو بخوره همچین با پشت دست میزنم تو دهنش که نفهمه از کجا خورده!
 
 
یک روز مردی در حال عبور از خیابان كودكی را مشغول جابجایی بسته ای دید كه از كودك بزرگتر بود، پس به نزدیكش رفته و گفت: بگذار كمكت كنم.
مرد وقتی خواست بسته را بر دارد دید كه حتی حملش برای او مشكل است. از كودك پرسید: چرا این بسته را حمل میكند؟
كودك در پاسخ گفت: كه پدرش از او خواسته است.
مرد پرسید: چرا پدرت خودش این كار را انجام نداد؟ مگر نمی دانست كه حمل این بسته برایت چقدر سخت است.
كودك جواب داد: اتفاقا مادرم هم همین حرف را به پدرم زد ولی او گفت "خانم بالاخره یه خری پیدا میشه به این بچه كمك كنه"
 
 
روزي براي اينکه بفهميم فرزندمان در آينده چکاره ميشود، در غياب وي سکه اي طلا، بطري مشروب و قرآني بر روي ميز نهاديم تا وي در هنگام مراجعت اگر قرآن را برداشت، مشخص است انسان دينداري ميشود، اگر سکه را برداشت کاسب ميشود و ميرود دنبال مال دنيا و اگر بطري مشروب را برداشت دائم الخمر ميشود و نابکار
پسرم در مراجعت نگاهي به ميز انداخت و قرآن را به زير بغل زد و سکه را در جيب نهاد و بطري مشروب را تا ته سر کشيد!
در همان روز ما فهميدیم پسرمان قطعا آخوند خواهد شد.
 
 
زنه شوهرشو میبره دکتر، دکتر به زنه میگه: خانم، نباید هیچ استرسی به شوهرتون وارد بشه. باید خوب غذا بخوره، هرچی که می خواد براش فراهم بشه و برای 1 سال هیچ بحث و دعوایی سر هیچ موضوعی حتی سر طلا و سکه و ماشین و خونه هم نباید با هم داشته باشین.
تو راه برگشت مرده میپرسه: خانم دکتر چی گفت؟
زنه میگه: هیچی، گفت تو هیچ شانسی برای زنده موندن نداری!
  
 
چهارشنبه سوری آتیش بازی می کنیم، گیر میدین!
وسط تابستون آب بازی می کنیم، گیر میدین!
حداقل خاک بازی رو آزاد کنید، یه خاکی به سر بی غیرتمون بکنیم!
 
 
خدایا باور کن که ما اونقدری که آرزو داریم، وقت نداریما! بجنب قربون دستت

نظرات شما عزیزان:

shadmehr
ساعت11:19---26 مهر 1391
salam . bahal bood...
mc...
see u


محمود سرائي
ساعت23:47---25 مهر 1391
سلام عزيزم
وبگاه زيبايي داري
اميدوارم هرروز موفق تر از روز قبلت باشي
پيروز و سربلند باشيد
دوستدار هميشگي شما :
محمود سرايي


saman
ساعت16:59---25 مهر 1391
salam azizam mamnon k behem sar zadi,,webe to ham ghashange,link konim hamo?

samira
ساعت13:57---25 مهر 1391
salam azizam,khoshhalam ke behem sar zadi,kheili mamnoon,webe toam mahshare nanazi.dooset daram.ba eftekhar link shodi

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 25 مهر 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]